*مهمترین فصل های زندگی امام علی (ع) کدام قسمت از زندگی ایشان است؟
مهمترین فصل های زندگی امام علی (ع) و درخشانترین قسمت های زندگی ایشان این است؛ بدین معنی که امام علی (ع) نخستین مردی بودند که به اسلام ایمان آوردند. ایشان بسیار به پیامبر (ص) نزدیک بودند و از کودکی با پیامبر (ص) همراه بودند. پس از بعثت و هجرت پیامبر (ص)در جنگ های ایشان به انحای مختلف نقش داشتند. یکی از عوامل پیروزی های اسلام را در واقع شجاعت ایشان می دانند. بعد از پیامبر (ص) هم ماجرایی که پیش آمد این بود که به هر دلیل شخص دیگری حکومت را به دست گرفت. اما حضرت علی (ع) نخواست دست به کارهایی بزند که با ابزار قدرت حکومت را به دست بگیرد و با زور خودش را حاکم کند. سال هایی هم که ایشان در کنار بود کارهای مختلفی از جمله فعالیتهای اقتصادی می کرد. وقتی هم که به درخواست و اجبار مردم به حکومت رسید وضعیت عادلانه ای را در کشورهای تحت حکومت خودش به وجود آورد و نوع رفتار و سلوکش با مردم بسیار محترمانه بود. حتی برای مواردی ضروری مانند جنگ با معاویه به مردم میگوید که چه فاجعهای دارد رخ میدهد و از مردم خواهش می کند که در لشکر او جمع شوند. این در واقع نحوه سلوک ایشان با مردم بوده است. بخش آخر زندگی افتخارآمیز ایشان شهادتشان بوده است.
*با وجود این که امام علی (ع) سیزده ساله بود چگونه قبل از مردمان دیگر به اسلام ایمان آورد؟
کسانی که در خانه پیامبر (ص) با او زندگی میکردند خدیجه (س)، امام علی(ع) و غلام پیامبر بودند. بنابراین بلافاصله بعد از بعثت پیامبر (ص) این سه نفر جزء اولین کسانی هستند که ایمان آوردند. بعد از مدتی به پیامبر دستور رسید که رسالتش را به بستگانش اعلام کند. آن موقع پیامبر (ص) بستگانش را از جمله ابوطالب، عباس، حمزه و ... دعوت کرد و گفت که به پیامبری مبعوث شده است و آنها را به دین اسلام دعوت کرد. بعد هم مامور شد که به مردم این پیام را برساند. پس اعلام رسالت پیامبر (ص) در سه مرحله انجام شد. بنابراین طبیعی است که نخستین افرادی که این پیام را شنیدند کسانی باشند که در خانه او زندگی می کردند.
*چرا حضرت علی (ع) در خانه پیامبر (ص) زندگی می کرد؟
زمانی در میان اعراب قحطی پیش می آید. به همین دلیل فرزندان ابوطالب را بین نزدیکان تقسیم کردند و علی (ع) نزد پیامبر (ص) آمد. چون سالی که قحطی به وجود آمد مشکل اقتصادی در میان اعراب پیدا شد و قرار بود آنهایی که اعضای خانواده اشان زیاد است فرزندانشان را تقسیم کنند.
*تنها اثری که از سخنان امام علی (ع) به ما رسیده نهج البلاغه است. سید رضی چگونه این اطلاعات را جمع آوری کرده است؟
آنچه از علی (ع) به ما رسیده است، در نهجالبلاغه خلاصه نمیشود. دیگر منابع شیعه و سنی، اطلاعات بسیاری را از علی (ع) به ما میدهند. نهجالبلاغه هم از همان اطلاعات فراهم آمده است. سید رضی از میان آنچه از حضرت علی (ع) می شناخت، نامه ها، خطابهها و سخنرانی هایی را جمع آوری کرد که از نظر فن بلاغت میتوانند الگوهایی درخشان باشند. نام کتاب هم «نهج البلاغه» به معنای «روش بلاغت» است. در واقع این کتاب بیشتر یک اثر ادبی است تا یک کتاب روایی و حدیثی! چون شما در کتاب حدیثی باید بنویسید که این سخن را چه کسی از چه کسی نقل کرد، در حالی که این کتاب یک اثر بلاغتی است. یک زمانی بلاغت در میان مسلمانان رواج پیدا می کند و آن موقع هم می گفتند که هر کس شماری خاص از خطبه های امام علی (ع) را حفظ کند خطیب می شود. سید رضی در همین راستا چیزهایی را از اسنادی که فکر می کرد از علی (ع) هستند و از نظر بلاغی قویترند برداشت و آنها را کتاب کرد بدون آنکه سلسله سندی برای احادیث آن بیاورد. بنابراین نگاه ما روی نهج البلاغه باید بیشتر به عنوان یک اثر ادبی باشد تا یک کتاب مستند حدیثی چرا که به روش کتاب های حدیثی تدوین نشده است و سید رضی سلسله سند برایش نیاورده است.
*ادبیات استفاده شده در این کتاب هم متعلق به سید رضی است؟
اکثر منابعی که به دست سید رضی رسیده، ادبیات امام علی (ع) بوده است اما مواردی هم وجود دارد که از حضرت علی (ع) نبوده است. از طرفی نمی توانید شما سید رضی را محکوم به دروغگویی کنید، اما این احتمال وجود دارد که برخی از منابعی که سید رضی از آنها استفاده کرده مخدوش باشد. یعنی شما خودتان خوب هستید اما از فرد دیگری مطلبی را نقل می کنید و آن فرد ممکن است مشکل داشته باشد. بنابراین چون سید رضی در زمان خودش انسان شریفی بوده است بعید به نظر می رسد که بخواهد چیزی به کتاب اضافه کندو آن را به علی (ع) نسبت دهد. اما بسیار اتفاق افتاده که عالمی کلامی را که در کتابی به عنوان کلام معصوم نقل شده به عنوان کلام معصوم باور کرده اما کلام معصوم نبوده است. من خودم شواهدی دارم که شماری از مطالبی که در نهج البلاغه وجود دارد از حضرت علی (ع)نیست و اصولاً از یک انسان والا و فرزانه بعید است چه برسد به حضرت علی (ع).
*خطبه 80 نهجالبلاغه درباره زنان است. آیا دیدگاه امام علی (ع) متاثر از زمانه خودش بوده یا این که این موضوع به مساله ای که مطرح کردید بر می گردد؟
مطمئنا این سخنان منسوب به حضرت علی (ع)، از آن حضرت نیست و این مواردی که در نهج البلاغه آوره شده سید رضی فکر می کرده است که متعلق به حضرت علی (ع) است در حالی که این گونه نبوده است. از سوی دیگر سندی هم برای این سخنان وجود ندارد. به لحاظ مفهومی نیز این سخنان پر از اشکالهای استدلالی، منطقی و مخالفت با قرآن و روایات معتبر است. اما همانطور که گفتم اشکال اصلی اش این است که این سخنان از حضرت علی (ع) نیست.
*در سریال امام علی (ع) که پخش شد یکی از عوامل شهادت حضرت علی (ع) را زنی به نام قطام معرفی می کنند. نظرتان در این باره چیست؟ آیا این موضوع سندیت دارد؟
اصلا شخصی به نام قطام وجود ندارد و ماجرا ساختگی است. بعدها پس از این ماجرا افسانههایی ساختند و خیلی هم رواج پیدا کرد. داستانهای تاریخی درباره امام علی (ع) مانند نوشتههای جرجی زیدان که در ایران هم ترجمه شدند، این داستان را بیشتر رواج دادند. میدانید که جرجی زیدان یک روزنامه نگار و نویسنده رمانهای تاریخی بود نه یک پژوهشگر تاریخ اسلام. حتی درباره این که ابن ملجم از خوارج بوده نیز محل اختلاف هست. بعضی از تحقیقات ــ مانند کتاب «سیرة الامام علی بن ابیطالب» نوشته نجاح الطائی نشان می دهند که معاویه چندین نفر را برای کشتن امام علی (ع) استخدام کرده بود که ظاهرا ابنملجم یکی از آنها بوده است. خود معاویه نیز این ماجرا را به گردن خوارج می اندازد که این کار را از گردن خود باز کند.
در تاریخ برای یک روایت هم باید سند وجود داشته باشد. بسیاری از مواردی که در زندگی امام علی (ع) نقل می کنند درست نیست. به طور مثال می گویند که امام علی (ع) نان و خرما به درب منازل می برد و بعد از این که امام شهید شدند یتیمان فهمیدند که آن فرد امام بوده است. در حالی که امام علی (ع) با رسیدن به حکومت وضعیت مالیات ها را سامان داد. زکات را مشخص کرد و برای فقیران مقرری تعیین کرد. معلوم بود که هر خانواده ای چند نفرند و آیا سرپرست دارند یا خیر و زکات به آنها تعلق می گیرد یا نه. در نتیجه لزومی نداشت که امام غذا به در خانه مستمندان ببرد. این توهین به تدبیر امام معصوم است. حتی در روایت داریم که حضرت در آن زمان فردی را میبینند که گدایی میکرده است. از مأمورانش بازخواست میکند و آنها میگویند که او مسیحی است. حضرت میگویند تا در جوانی کار می کرده، از او کار کشیدهاید و اکنون که پیر و ناتوان شده رهایش کردهاید؟ و دستور میدهد برایش مقرری تعیین کنند.
*آیا امام علی (ع) قبل از خلافتشان غذا به خانه مستمندان نمیبردند؟
قبل از خلافت چون تبعیض بوده و مردم ضعیف وضعشان خوب نبوده و حکومت به مردم نمیرسیده است طبیعتا یکی از کارهای امام رسیدگی به این مسایل از جمله از راه بردن غذا به در خانه آنها بوده است.
*آیا امام علی (ع) به لحاظ مالی توانایی این کار را داشت؟
حضرت علی (ع) یکی از کارهایش در زمان کنار بودن از حکومت، تولید باغستان بوده است یعنی هسته خرما را می کاشته و وقتی به باغی تازه احداث تبدیل میشد آن را می فروخت. این کار برای حضرت علی (ع) پشتوانه مالی خوبی درست کرده بود حتی بعد از 20 سال به گونهای بود که کارگران بسیاری برای حضرت کار می کردند چون ایشان باغ های بزرگی داشته اند.
*چرا زندگی ائمه در تاریخ دچار تحریف شده است؟ راه دستیابی به واقعیت چیست؟
مشکل ادیان در دو چیز است: دروغ گذشتگان و باور آیندگان. به هر حال قضاوت درباره افراد خاص نباید بر اساس مشهورات باشد چون مشهورات چیزهایی هستند در فرهنگ عامه مردم که ممکن است در افواه، فیلم، حکایت، قصه یا رمان دست به دست و دهان به دهان بچرخند. بنابراین شما اگر می خواهید درباره حضرت علی یا هر فرد دیگری قضاوت کنید باید مدارک را ببنید و مدارک نیز باید با سلسله سند باشند و سلسله سند هم باید بر اساس روایان درست و مورد اعتماد شناسایی شوند. در غیر این صورت شما احترام به یک راوی دروغگو گذاشته اید و به معصوم بی احترامی کردید و دروغگو را به معصوم ترجیح دادهاید.
*در بخش هایی از سخنانتان گفتید که حضرت علی (ع) نخواست با زور وارد عرصه حکومت شود. دو گونه می شود این موضوع را تفسیر کرد؛ یکی این که مردم نمی خواهند شما حاکم شوید یا این که قدرت حاکم نمی خواهد ایشان وارد این عرصه شوند. کدام است؟
برای این که این موضوع روشن شود باید آیه ای از قرآن برایتان بخوانم؛ آیه 57 سوره حدید میگوید که هدف از بعثت انبیا این است که خود مردم برای عدالت قیام کنند حتی نگفته که انبیا مردم را برای عدالت برانگیزانند. یعنی انبیا تنها آمدهاند تا ذهن مردم را باز کنند و دل مردم را آگاه کنند. مردم وقتی خودشان به آگاهی برسند خودشان برای عدالت قیام می کنند. اتفاقی که بعد از عثمان افتاد این بود که مردم خودشان قیام کردند و به رهبری امام علی (ع) رو آوردند. یعنی پذیرش رهبری امام معصوم باید این گونه باشد. نه این که یک فردی جلو بیفتد و بگوید ای مردم قیام کنید و آنها این کار را بکنند. حضرت علی (ع) و پیامبر (ص) وظیفه شان آگاهی دادن به مردم بود. اگر بخواهید با هیجان سخنرانی یا دروغ یا تطمیع مردم را به قیام بکشانید. این قیام و انقلابها واقعی نیستند. حتی در صورت پیروزی، یک جایی مردم کنار می کشند یا به کنار رانده میشوند یا استبداد بازتولید میشود. چون مردم آگاهی ندارند، هر فردی با سخنرانی میتواند آن ها را به راه خودش ببرد. آگاهی دادن به مردم اولین وظیفه ای است که رهبران بر عهده دارند و اگر حکومت بر اساس آگاهی مردم نباشد عوام فریبی است.
پایه حکومت مردمند و تا مردم در درون خودشان به آگاهی نرسند اتفاقات بیرونی نمی تواند برای آنها کاری کند و تغییرات بنیادی برایشان بوجود بیاورد. خداوند هم در قرآن می گوید که تا مردم عوض نشوند، وضعیت سیاسی و اجتماعی شان هم عوض نمی شود. وقتی شما دیکتاتور بزرگی را بدون آگاهسازی مردم بر میدارید، مردم هر کدام برای خودشان یک دیکتاتور کوچک هستند. در نتیجه دیکتاتورهای کوچک نمیتوانند یک حکومت دموکراتیک ایجاد کنند. بنابراین حکومت به یک دیکتاتوری جدید استحاله میشود.